اهمیت بیمه اشخاص
بنگاهها ،مؤسسات شرکتها سازمانها و به طور کلی تمامی اشخاص حقیقی و حقوقی که فعالیتی انجام میدهند هدفی را نیز دنبال میکنند؛ برای مثال هدف اصلی از فعالیت یک بنگاه ،تجاری کسب سود و درآمد است یا هدف اصلی یک سازمان و تشکیلات غیر تجاری مقاصد غیر تجاری از قبیل امور علمی و ادبی، تأمین رفاه جامعه، کمک به اقشار ضعیف جامعه و … است (رسایی نیا (۱۳۷۷)
حال سؤال اساسی این است که یک سازمان چگونه می تواند به اهداف تعیین شده خود دست یابد؟ به عبارت دیگر کدام منبع از منابع یک سازمان میتواند در رسیدن آن به اهداف مورد نظر نقش بیشتری نسبت به سایر منابع ایفا نماید؟
امروزه یکی از مهمترین عوامل یک سازمان برای رسیدن به اهداف مورد نظر، بدون شک مدیریت منابع انسانی آن سازمان است. این سرمایه انسانی سازمان، در حقیقت والاترین سرمایه به حساب میآید؛ چراکه استفاده از سایر منابع و سرمایه های سازمان به ،دانش ،توانایی ،مهارت ظرفیت و پتانسیل او بستگی دارد از آنجاکه این منبع مهم ،سازمانی انسان میباشد بنابر علم روان شناسی رفتار پیچیده ای دارد. برانگیزاننده ها و محرک های بیرونی و درونی آن بسیار پیچیده است. حتی یک فرد واحد ممکن است در برهه ای از زمان با محرکهای بیرونی و مادی برانگیخته شود و در برهه ای دیگر با محرکهای درونی و غیر مادی اما در هر حال مسلم این است که امنیت روانی و آسایش خیال منابع انسانی در نحوه عملکرد و کارایی آنها بسیار مؤثر است. اگر انسان از امنیت روانی مناسبی برخوردار نباشد بهره وری او بدون شک کاهش مییابد؛ بنابراین مسائل روانی مربوط به منابع انسانی برای سازمانها مهم و سرنوشت ساز به شمار می آید.
در گذشته، واحدی به نام منابع انسانی در سازمانها وجود نداشت. در حقیقت پس از انجام مطالعات هائورن بود که رفته رفته دانش منابع انسانی و همچنین رفتار سازمانی به دانش مدیریت و سازمانها راه یافت تا جایی که امروزه نه تنها مدیر منابع انسانی سازمان در جلسات هیئت مدیره شرکت میکند بلکه در تصمیم گیریهای مهم هیئت مدیره نیز حضور دارد و نقش مؤثر ایفا میکند.
این اهمیت بالا باعث میشود که در مورد سلامتی و تندرستی کارکنان با دقت بیشتری تصمیم گیری شود؛ چراکه اگر افراد یک سازمان سلامتی خود را از دست بدهند یا اینکه بر اثر بیماری یا حادثه ناگهانی فوت ،کنند سازمان دچار مشکلات فروانی از بابت از دست دادن یک منبع مهم سازمانی به نام منبع انسانی میشود که ممکن است تا مدتها نتواند فقدان آن را جبران نماید.
صرف نظر از نقش مهم منابع انسانی در پیشبرد اهداف سازمانی، تک تک افراد هر جامعه نیز در زندگی شخصی خود و برای خانواده خود بسیار مهم و ارزشمند میباشند؛ مثلاً سرپرست خانواده ای را در نظر بگیرید که با داشتن یک شغل ساده آزاد یا یک پست سازمانی همسر و فرزندان خود را اداره میکند اگر این سرپرست براثر بیماری یا حادثه دچار عارضه ای شود یا مثلاً از کارافتاده شود و دیگر قادر به ادامه فعالیت قبلی خود نباشد چه کسی نیازهای مادی این خانواده را تأمین خواهد کرد؟ اگر این سرپرست در یک حادثه ناگهانی فوت کند چطور؟
از این رو درصورت فوت سرپرست ،خانواده جدا از بار گران تألمات روحی و ناراحتیهای سنگین ناشی از از دست دادن یک عضو مؤثر ،خانواده مسائل مالی فراوانی نیز به سراغ این خانواده میآید حال اگر مادر خانواده نتواند به تنهایی از عهده این مشکلات مالی برآید به ناچار مجبور به ازدواج مجدد خواهد شد که مشکلات این امر همگان آشکار است. اگر به هر دلیلی نخواهد یا نتواند ازدواج کند ممکن است برای امرار معاش مجبور به انجام اموری شود که ممکن است مشکلاتی را برای جامعه از لحاظ اخلاقی ایجاد کند؛ لذا خسارت از دست دادن سرپرست خانواده که بعضاً یک عمر گریبان گیر اعضای خانواده میشود به مراتب سنگین تر پیچیده تر و گران بهاتر از خسارات ناشی از آتش سوزی یک انبار یا خسارت دیدن یک اتومبیل یا از بین رفتن یک محموله در هنگام حمل و نقل .است اینجاست که اهمیت خسارات در بخش اشخاص نسبت به اموال و همچنین اهمیت تأمین پوشش بیمه ای برای آنها نسبت به بیمه های اموال نمایان می.شود برای مثال اگر سرپرست خانواده بیمه شده یک بیمه نامه عمر باشد و فوت کند شرکت بیمه سرمایه قابل توجهی در اختیار ذی نفع بیمه نامه (مثلاً مادر خانواده قرار میدهد.
توضیحی در مورد آزمایش هائورن
پروفسور النون مايو Elton Mayo یکی از دانشمندان نهضت یا مکتب روابط انسانی است. وی در آزمایشهایی که به آزمایش هائورن (Hawthorn) شهرت یافت با مشارکت صاحب نظرانی چون رانلیسبرگر (Ratlisberger) و دیکسن (Dickson) بررسی اثرات مختلف محیط کار بر روی کارایی کارکنان را مورد پژوهش قرار داد و به نتایج شگفت انگیزی در آن زمان دست یافت که به طور اختصار به نتایج آن اشاره میکنیم
نتایج مرحله اول آزمایش عوامل روحی و روانی بیش از عوامل فیزیکی محیط کار در افزایش تولید
مؤثرند.
مرحله دوم شناخت ارزش و اهمیت وجود انسان از طرف ،مدیریت یکی از عوامل مؤثر بر افزایش کارایی است. مدیریت بدون ایجاد تغییر فیزیکی در محیط کار و تنها با توجه به شخصیت هر یک از افراد تولید را افزایش داد.
مرحله سوم در این دوره با انجام مصاحبات گسترده با کارکنان توجه پژوهشگران به دقت در رفتار کاری کارکنان به عنوان یک گروه منسجم جلب شد آنها دریافتند که افراد دیگر به عنوان یک فرد تنها نبوده و به عنوان فردی از گروه رفتارش به طور قابل ملاحظه ای به وسیله هنجارها و ارزشهای گروه کنترل میشود.
مرحله چهارم در این مرحله کارکنان مورد ،آزمایش اذعان داشتند که پاداش مادی نقش محرک زیادی در افزایش کارایی آنها نداشته و کارکنان بدون اینکه کنترل و نظارت حین انجام کار در مورد آنها اجرا گردد، کارایی خود را افزایش دادند در این مرحله آزادی عمل به عنوان عامل محرک در افزایش تولید شناخته شد. با شرح این دوره ها در آزمایش هاتورن ثابت شد که کارکنان سازمانها انسانهای کاملاً مادی ،نبوده بلکه جنبه های معنوی موجود در سرشت آنها در میزان کاراییشان مؤثر است. این مطالب زمینه ساز پیدایش سرفصلهایی از قبیل مدیریت منابع انسانی (Human Resource Management) نیز مدیریت رفتار سازمانی (Organizational Behavior Management) در علم مدیریت شد (عباس زادگان (۱۳۷۶)